فندوق کوچولوی مامانفندوق کوچولوی مامان، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه و 3 روز سن داره

سارا و کوچولوش

خداوند

1393/3/4 13:13
نویسنده : مامان سارا
278 بازدید
اشتراک گذاری

به مادرم گفتم :‌‌ “آخر این خدا کیست؟
که هم در خانه ی ما هست و هم نیست

تو گفتی مهربان تر از خدا نیست
دمی از بندگان خود جدا نیست

چرا هرگز نمی آید به خوابم؟
چرا هرگز نمی گوید جوابم؟

نماز صبحگاهت را شنیدم
تو را دیدم،خدایت را ندیدم.”

به من آهسته مادر گفت:” فرزند!
خدا را در دل خود جوی یک چند

خدا در رنگ وبوی گل نهان است
بهار و باغ و گل از او نشان است

خدا در پاکی و نیکی است فرزند!
بود در روشنایی ها خداوند.”

پسندها (2)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

مامانی مهربون
8 تیر 93 4:50
سلام عزیزم به این زودی منو فراموش کردی نمی دونم که شما قالب جدیدم و تغیراتی که وبلاگم کرده رو دیدین یا نه ؟ فقط بیاین تو وبلاگم و یه نظر کوچولو بدین که بدونم اومدین