دختر مامان

بالاخره نتیجه سونوگرافی معلوم شد

دیروز من ساعت 6:15 بعد از ظهر نوبت دکتر داشتم .وقتی بابا محسن از سر کار اومد منم داشتم آماده میشدم و خداحافظی کردیم و و رفتیم سونوگرافی.

تقریبا سونوگرافی شلوغ بود. قبل از سونوگرافی باید با مثانه پر میرفتم.من نیم ساعت قبل از حرکت شروع کردم به آب خوردن که وقتی رسیدیم اونجا آمادگیشو داشته باشم.

نشستیم تا اینکه نوبتمون شد.

دکتر سونوگرافی وقتی نسخه رو دید گفت که دو تا سونوگرافی هست یکی از روی شکم و یکی سونوگرافی واژینال.

به دکتر گفتم میتونم جنسیت بچه رو هم ببینم گفت باید ببینیم بچه چه رویی نشون میده بعد گفتم ضربان قلبش رو میتونم گوش بدم گفت آره حتما.

توی سونوی اول که از روی شکم بود چشمم به دهن دکتر بود تا ببینم چی میگه یه مدت زمانی طول کشید اول ضربان قلبت رو شنیدم بعد هم دکتر گفت اون چیزی که من توی سونو میبینم 99 درصد دختره.

خوشحال شدم البته پسر هم اگر بود خوشحال میشدم واسم سالم بودنش مهم بود.بعد از اتمام سونوی اول باید میرفتم دستشویی و سونوی دوم رو انجام میدادم که همه چیز به خوبی انجام شد.

بعد من و بابایی و رفتیم سراغ گالری ماهون توی دلاوران برای تختت. و بعد از اون رفتیم شیرینی خریدیم و رفتیم دیدنی عمه مژده.

به بابایی گفتم به عمه نگه سونو بودیم شاید ناراحت بشه. گفتم بگه رفته بودیم بیرون .وقتی رفتیم مامان مریم اینا و خاله جون اینا(خاله بابا محسن) اونجا بودن.

عمه هم تقریبا روحیش خوب بود.

بعد به خونه سر زدیم ببینیم گچ خشک شده یا نه.و بعدش اومدیم خونه خاله مری و خاله مهسا هم زنگ زدن و تبریک گفتن مامانی (مامان من) هم زنگ زد و تبریک گفت بعد رفتیم پایین شام خوردیم و بعد از شام بابایی نشست پای فوتبال و من شب بخیر گفتم و اومدم بالا