فندوق کوچولوی مامانفندوق کوچولوی مامان، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه و 8 روز سن داره

سارا و کوچولوش

بدون عنوان

1393/4/9 12:58
نویسنده : مامان سارا
201 بازدید
اشتراک گذاری

چند روزی هست که بدنم خارش بدی گرفته. قرمز شده و نمیدونم واسه چی هست نوبت بعدی دکتر واسه 11 تیر بود. به خاله مری زنگ زدم گفت زودتر برم دکتر ممکنه حساسیت حاملگی باشه یا شاید هم سرخک.من هم دیروز زنگ زدم مطب دکتر واسه امروز ساعت 5 نوبت گرفتم.

امروز هم از گالری ماهون زنگ زدن که تختت آماده هست به بابا محسن زنگ زدم و گفت بعد از دکتر میریم که چک کنیم و بعد تختت رو بفرستن.

عمه مژده چند روز پیش که رفته بودیم شهروند واسه در اتاقت استیکر ژله ای خرید و من دیروز زدم به در اتاق خیلی ناز شد.

دیشب خیلی خسته بودم خیلی زیاد میخواستیم خونه خودمون بخوابیم که پدر نگذاشت و گفت بوی رنگ میاد اونجا نخوابید.

وقتی رفتیم اونجا من رفتم بالا از خستگی نمیتونستم راه برم فقط رفتم حمام دوش گرفتم مسواک زدم و بعدش از خستگی خواب رفتم.

خواب خوبی  بود چون خیلی خسته بودم. ولی هنوز هم کارای خونه مونده.

صبح که از خواب بیدار شدم رفتم پایین صبحانه بخورم ساعت  10 بود.

دیدم پدر و مامان مریم  خواب هستن دیگه نرفتم داخل دوباره رفتم بالا لباسامو عوض کردم و اومدم خونمون.

 

پسندها (2)

نظرات (0)