بدون عنوان

سلام ماه پیشونی من

دقیقا نزدیک 5 روز هست که دوست داری کنارت باشم.از کنارت تکون میخورم میزنی زیر گریه و من اصلا به کارام نمیرسم.

نزدیک یک ماه هست همش آب دهنت میریزه بیرون زبونت رو میکشی روی لثه هات و دستتو میخوری.

اکثرا میگن شاید میخوای دندون در بیاری.

این روزا همه از خوشکلیت تعریف میکنن. از فامیل تا غریبه ها.خیلی ماه شدی و بغل هر کسی میری غریبی نمیکنی و واسه همه میخندی.الان هم توی گهوارت خوابیدی و من توی سالن نشستم هم تابت میدم هم وبلاگت رو آپ میکنم.

بابا جون هم رفته بانک. خاله مریم دلش واست تنگ شده بود و گفت عکسش رو با واتس آپ واسم بفرستین .به بابا جون گفتم و بابا فرستاد واسش.

کلا دوست داری باهات بازی کنن و حرف بزنن.با زبون خودت حرف میزنی اما نمیفهمیم چی میگی.

دیشب ناهار امروز رو درست کردم .ناهار قورمه سبزی داریم دیشب با آرام پز خورشتش رو گذاشتم یکی مونده برنجش که بعد از نوشتنم میرم واسه درست کردن برنج.

عزیزم خیلی دوست دارم دخترم.

داریم کم کم به روز واکسن زدنت نزدیک میشیم. و استرس من زیاد میشه.12 اسفند 4 ماهت تموم میشه.

چقدر زود گذشت.

انگار همین دیروز بود که توی شکمم وول میخوردی.صبح ها از خواب بیدار میشدم نوشیدنی شیرین میخوردم میخوابیدم تا تکون بخوری.وقتی تکون میخوردی خیالم راحت میشد و روزم رو با خیال راحت شروع میکردم.

روزی که دنیا اومدی و گریه کردی صورتت رو گذاشتن روی صورتم آروم شدی.چه حس خوبی بود.هیچوقت فراموش نمیکنم.صورتت داغ بود و به من آرامش داد.

قبل از دنیا اومدنت اکثرا فیلم عروسیمون رو میدیدم ولی الان با وجود شما همش فیلم زایمانم و دنیا اومدنت رو میبینم بعدش با تمام وجودم بغلت میکنم و انرژی میگیرم و خدا رو شکر میکنم بابت همه چی.

خیلی دوست دارم گل کوچولوی مامان.بعضی وقتها وقتی خیلی خستم وقتی نگام میکنی و خنده میکنی خستگیم از تنم میره و میپرم بغلت میکنم و بوس بارونت میکنم.

باران مامان عشقمی .همه زندگیمی.