خداحافظ شش ماهگی
دختر نازم باران جونم سلام دیروز که هم روز چدیر بود هم روز معلم (یعنی 12اردیبهشت) شش ماهگی شما هم تموم شد. واسه من خیلی زود گذشت.راست میگن که بچه سی سالش هم که بشه واسه پدر و مادر همون بچه کوچولو هست.الان واسه همون باران کوچولویی هستی که تاازه دنیا اومده دیروز قرار بود ناهار بریم خونه خاله جون اینا(خاله باباجون) و تولد باباجون و عمو حامد(شوهر عمه جون ) رو توی یه روز بگیریم.من زودتر بلند شدم که سوپ شما رو آماده کنم ناهار شما رو بدم و بریم. بعد خواستم برم حمام به بابا سپردم که من میرم حمام حواست به غذاای باران باشه. از حمام اومدم بیرون دیدم هیییییییچی دیگه سوپ دخترم ته دیگ شد بابا حواسش به شما بوده یادش رفت گاز رو خاموش کنه و سوپ م...