بدون عنوان
کوچولوی عزیزم سلام.شبت بخیر گلم همه جوره من و بابایی حواسمون بهت هست. باباجون دیشب کلی میوه و سبزیجات خریده بود وچون نباید برنج و ماکارونی و نشاسته بخورم.اولش کباب تابه ای خوردم بعد بابا سالاد میوه درست کرد که یک عالمه بود نصفشو دیشب خوردم مابقیشو امروز صبح. تازه نصف شب هم گرسنم شد بلند شدم مرغ آب پر خوردم. وقتی خوابیدم 4 صبح بیدار شدم شارژ بودم و دیگه خوابم نبرد. آهسته بلند شدم که بابا بیدار نشه لب تابو روشن کردم یه کم رفتم نت گردی.اما کسل بودم و سریع از نت اومدم بیرون. بابا که میخواست بره سرکار من تازه خوابم برد. امروز همش روی تخت خوابیده و بودم و واسه اینکه حوصلم سر نره همش نت بودم. بابا محسن ساعت5:30 دقیقه اومد خونه.هنوز استر...